رضا وطنخواه: کاش جای علی و مهرداد، من رفته بودم / سیدجلال باید در اوج خداحافظی کند
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۹۵۶۱۴۶
رضا وطنخواه از مهدی ترابی و سید جلال حسینی تمجید کرد
رضا وطنخواه اسطوره باشگاه پرسپولیس درباره شرایط سرخپوشان در لیگ بیستم و درگذشت مهرداد میناوند و علی انصاریان گفتگویی انجام داد.
به گزارش طرفداری، رضا وطنخواه درباره مرگ نابهنگام و جانسوز مهرداد میناوند و علی انصاریان به ایران ورزشی گفت:
نمی دانم چه بگویم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وطنخواه می گوید:
زمانی من مربی راه آهن بودم و مهرداد میناوند عضوی از آن تیم بود. البته مهرداد خیلی جوان بود. من ایشان را طی این سال ها ندیده بودم اما با علی انصاریان تماس تلفنی داشتم. همه فوتبالیست ها باشخصیت هستند اما واقعاً دوتا بچه باشخصیت را از دست دادیم و حیف شد. یک گفته معروف آقای شاملو دارد که می گوید روزگار غریبی است نازنین. نمی دانم چه بگویم. عمر دست خداست اما خدا به آدم عقل داده که اگر یک جاهایی برود دچار مشکل می شود. فقط می توانم بگویم کاش من جای این دو نفر رفته بودم.
رضا وطنخواه خط دفاعی آسمانی پرسپولیس و ردیف شدن ستاره هایی مثل ابراهیم آشتیانی، مهراب شاهرخی، جعفر کاشانی و مهرداد میناوند کنار هم و جوان شدن طیف رفتگان پرسپولیس می گوید:
این خیلی بدتر است. اصلاً نمی دانم چه بگویم. در هر حال خدا بیامرزد. واقعاً سخت است. یک لحظه که به این اتفاق فکر می کنم دیوانه می شوم. فکر کنم پدران شان فوت کرده اند اما برای مادران و خانواده شان خیلی سخت است. واقعاً فکر می کنم الان خانواده شان چه می کشند. من پدرم و می دانم فرزند یعنی چه، به همین خاطر هم به شما و همه جوان ها توصیه می کنم مواظب باشید چون نمی دانیم داروی این درد کی می آید اما سعی می کنم از جاهای شلوغ دور باشم.
وطنخواه درباره بازگشت ترابی به پرسپولیس می گوید:
طبیعتاً شرایط پرسپولیس با حضور او بهتر میشود. خیلی ها به رفتنش ایراد می گرفتند اما خوب کاری کرد رفت چون باید زندگی اش می چرخید. حالا که آنجا او را نخواستند خدا را شکر ما می توانیم از او استفاده کنیم و واقعاً به چنین بازیکنی نیاز داشتیم.
وطنخواه که همچنان به خاطر استرس بازی های پرسپولیس را نگاه نمی کند، می گوید:
بازی با تراکتور را غیر از 10 دقیقه یک ربع اولش ندیدم. من بازی های کمتر حساس نسبت به تراکتور را هم نمی توانم تماشا کنم. امیدوارم فردای بازی ها دوباره مسابقه را پخش کنند که بدون استرس بتوانم تماشا کنم.
وطنخواه که از اولین بازیکنان تاریخ باشگاه پرسپولیس به حساب می آید درباره حضورش در این باشگاه و خداحافظی اش می گوید:
من سال 46 در شاهین بودم که بعد از آن بازی با تهرانجوان که یک - هیچ عقب بودیم این تیم را منحل کردند و همراه با داداش (آقا بیوک)، همایون، حسین کلانی، جعفر کاشانی، حمید جاسمیان، اصغر ادیبی و ناظم گنجاپور به پرسپولیس آمدیم. قبل از آن آقای عبدی یک تیم پرسپولیس داشت که در دسته های پایین تر بازی می کرد و رجب فرامرزی هم سرمربی اش بود؛ بعداً من و چند نفر دیگر غیر از همایون و حسین کلانی رفتیم پیکان. علی پروین هم از کیان آمده بود به پیکان. با آن تیم رفتیم اروپا چند تا بازی کردیم بعد در جام دوستی در امجدیه اول شدیم و زسکای مسکو را دو - هیچ بردیم. در آن بازی ها غلام وفاخواه را به ما کمکی داده بودند. مدتی بعد به آقای خیامی گفتند روی اتومبیل سازی اش تمرکز کند و ما هم برگشتیم پرسپولیس.
مدافع چپ سابق پرسپولیس و تیم ملی ادامه می دهد:
اسفندماه سال 1356 یک بازی خداحافظی در امجدیه برایم گذاشتند و من از فوتبال خداحافظی کردم در حالی که 31 سال سن داشتم. علی پروین می گفت خداحافظی نکن و توانایی اش را هم داشتم بازی کنم اما هم عضو هیأت علمی دانشگاه بودم هم عشق معلمی داشتم و از اینکه مدام به من استاد می گفتند کیف می کردم. رفتم به دنبال تدریس در دانشگاه و فوتبال را رها کردم.
وطنخواه با اشاره به شروع فوتبالش هم می گوید:
من 13 سالم بود که در راه آهن فوتبالم را شروع کردم و در سن 16 سالگی در امجدیه با نظر خدابیامرز آقا مدد جلوی شاهین بازی کردم. اتفاقاً در آن بازی داداش که خودش هم قبلاً در راه آهن بود و در پست هافبک میانی و هافبک راست جلوی من بازی می کرد خیلی کمکم کرد! طوری که وقتی من توپ را می گرفتم از آنجایی که بازیکنان راه آهن را می شناخت میگفت به فلان بازیکن پاس بده و همه بازیکنان دو تیم می خندیدند. آن بازی را شاهین 2 بر صفر برد.
وطنخواه درباره سیدجلال حسینی و اینکه او 39 سالگی را هم پشت سر گذاشته اما همچنان باصلابت بازی می کند، می گوید:
یک جمله معروف وجود دارد که می گوید سن فقط یک عدد است و تا آنجایی که بازیکن در حد تیم ملی یا باشگاهش می تواند بازی کند باید در میدان باشد اما سیدجلال باید با ابهت کنار برود. سیدجلال که الان مشکل مالی ندارد، مشکل مقام و قهرمانی هم ندارد. به نظرم این فصل که تمام شد با شایستگی هرچه تمام کنار برود تا خدای نکرده برایش بد نشود. یادتان هست که در مقاطعی او را بیرون می گذاشتند. من خودم آن گونه از فوتبال رفتم اما برخی هم مثل علی پروین ماندند. ای کاش شجاع نمی رفت. من خیلی دوستش داشتم. اگر شجاع می ماند به سیدجلال کمک می کرد. الان هم سیدجلال دارد کارش را خوب انجام می دهد و فعلاً هست. امیدوارم پایدار بماند اما رکورد دست علی پروین است. البته به نظر من یک بازیکن در اوج قدرت و توان از ورزش خداحافظی کند خیلی بهتر است.
اخبار داغ
پژمان جمشیدی برنده سیمرغ بلورین اخلاق شد! دستور رییس قوه قضاییه به دادستان علیه رییس هیات مدیره استقلال تتوی بدن خانم پرستار تهرانی آخر خط بود / خانه مجردی الهام دور از چشم شوهرش! آناشید حسینی چادر را کنار گذاشت / عکس تولد عروس سابق سفیر ایران روی کین: اگر نمی خواهید با منچستر قهرمان شوید به یک تیم میانه جدولی بروید داستان اولتراها؛ اهلاوی، گروه طرفداران الاهلی مصر؛ ردی از خون بر تاریخی که با افتخار آغاز شد و به انقلاب رسیدمنبع: طرفداری
کلیدواژه: مهرداد میناوند رضا وطنخواه علی پروین آن بازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۵۶۱۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مارتین آنسلمی در مسیر موفقیت؛ بیلسای بعدی آرژانتین کیست؟
خیلیها میگفتند و الان هم میگویند که چون هرگز بازیکن نبودم نمیتوانم مربی خوبی باشم. برای من مربی بودن به این معناست: داشتن یک ایده، یک مدل بازی. یک روش آموزشی که همهچیز را دربرگیرد. به کاری که انجام میدهید ایمان داشته باشید و سپس آن را به تیمتان ارائه دهید...
طرفداری | در دنیای فوتبال امروز، همهی نگاهها به سرمربیان جوان و خوشفکری دوخته شده است که معمولاً از پپ گواردیولا یا مارسلو بیلسا تأثیر گرفتهاند. در میان این مربیان، افرادی هستند که کمتر به آنها پرداخته میشود چرا که یا ملیت اروپایی ندارند یا در اروپا مربیگری نمیکنند. یکی از این افراد، «مارتین آنسلمی» آرژانتینی، سرمربی ۳۸ ساله باشگاه کروز آزول مکزیک است. او در روزاریو، سانتافه به دنیا آمد و دارای مدرک روزنامهنگاری است اما جز مقطعی کوتاه در تیم فرو، هرگز بازیکن حرفهای نبوده است.
آنسلمی اکنون در میانه یکی از هیجان انگیزترین داستانهای رنسانس حال حاضر فوتبال است. کروز آزول، در نیمفصل اول لیگ مکزیک شرایط سختی داشت و در بین ۱۸ تیم، در رده شانزدهم قرار گرفته بود. پس از آن که آنها فصل را با سه شکست آغاز کردند، باشگاه ابتدا ریکاردو فرتی، سرمربی تیم را برکنار و خواکین مورنو دستیارش، را جایگزین او کرد. مورنو در روزهای فوتبالش، ۱۲۰ بار برای کروز بازی کرده بود. با این حال، این تیم با مورنو تنها به پنج برد از ۱۴ بازی رسید که منجر به تغییر دیگری شد.
کروز آزول، مارتین آنسلمی را انتخاب کرد که به تازگی و بعد از یک سال و نیم هدایت ایندیپندینته دلوایه اکوادوز، از هدایت این تیم استعفا داده بود. باشگاه مکزیکی تحت هدایت تاکتیکدان آرژانتینی شروعی داشت که کمتر کسی میتوانست پیشبینی کند. لاماکوینا با کسب ۵ پیروزی و یک تساوی در هفت بازی، در صدر لیگ کلاسورا قرار گرفت. بهبود فرم آنها را میتوان به دفاع مستحکمی که فقط سه گل خورده و خط حملهای که ۱۰ گل به ثمر رسانده بود، نسبت داد.
قهرمانی در سن پایین آنسلمی تنها ۳۸ سال دارد اما مربی باتجربهای محسوب میشود. دوران مربیگری او در سال ۲۰۱۵ با تیمهای جوانان اتلتیکو اکسکرسیونیستاس و کامیسیون اکتیویدادس در آرژانتین آغاز شد. او سپس در تابستان ۲۰۱۶ دستیار گابریل میلیتو در اتلتیکو ایندیپندینته شد اما تنها تا پایان همان سال در این سمت حضور داشت. این مربی در ژوئیه ۲۰۱۷ در باشگاه اتلتیکو آتلانتا، تیم دسته دومی در لیگ اروگوئه دستیار سرمربی شد و نزدیک به یک سال در آنجا ماند تا اولین تجربه سرمربیگری خود را در یونیورسیداد کاتولیکا بیآغاز کند.
یک سال بعد، او به عنوان دستیار میگل آنخل رامیرز، به ایندیپندینته دلوایه اکوادور پیوست. هردوی آنها در دسامبر ۲۰۲۰ باشگاه را ترک کردند و سه ماه بعد بار دیگر در اینترناسیونال به هم ملحق شدند و این همکاری تا تابستان همان سال ادامه داشت. آنسلمی در ژانویه ۲۰۲۲ سرمربی تیم دسته اولی یونیون لا کالرا شیلی شد اما تنها چهار ماه دوام آورد چرا که این تیم فقط سه بازی از ۱۵ بازی با این مربی را بردند و ۴ شکست و ۸ تساوی ثبت کردند.
در ماه مه همان سال، او به ایندیپندینته دلوایه بازگشت، این بار به عنوان سرمربی تیم اصلی. این بار، آنسلمی از شانس خود نهایت استفاده را برد زیرا این تیم در شش بازی اول خود، پنج برد و یک تساوی کسب کرد. این مربی در اکتبر ۲۰۲۲، اولین جام دوران حرفهای خود را با شکست ۲-۰ سائوپائولو در فینال کوپا سودامریکانا (رقابتی همسطح با لیگ اروپا) به دست آورد. یک ماه بعد، با پیروزی ۳-۱ مقابل تیم «۹ اکتبر» در فینال، قهرمان کوپا اکوادور شد.
آنها فوریه و مارس ۲۰۲۳ دو عنوان دیگر نیز به دست آوردند و توانستند ایندیپندنته اسدی اوکاس (۳-۰) و فلامنگو (۵-۴ در ضربات پنالتی، ۱-۱ در مجموع) را در فینالهای سوپرکوپا اکوادور و رکوپا سودامریکانا (سوپرجام باشگاههای آمریکای جنوبی) شکست دهند. در همین حال، این مربی تیمش را به مقام دوم سریآ سگوندا اتاپای ۲۰۲۲ نیز رساند و پس از آن، در سریآ پریمرای اتاپای ۲۰۲۳ در صدر جدول قرار گرفت آنهم با آمار شگفتانگیز ۲۰ برد و سه تساوی در ۳۰ بازی!
با این حال، ایندیپندینته در سگوندا اتاپای ۲۰۲۳ فرم خوبی نداشت. آنها فقط در ۶ بازی از ۱۵ بازی خود پیروز و هشتم شدند. این تیم سپس فینال ترسرا اتاپای را در ضربات پنالتی باختند که ششمین بازی متوالی بدون برد آنها را رقم زد. پس از آن بود که آنسلمی باشگاه را ترک کرد. او سپس به مکزیک و کروز آزول رفت و هنوز در این تیم به کارش ادامه میدهد.
رویکردهای تاکتیکی پیش از اینکه به خط حمله پرفروغ کروز آزول بپردازیم، مهم است که بر میزان پیشرفت دفاعی آنها تاکید کنیم. قبل از آمدن آنسلمی، این تیم ۱.۷۱ گل در هر بازی لیگ دریافت میکرد که این رقم زیر نظر آنسلمی ۸۳.۶٪ درصد کاهش داشته. او تنها یک بار در هفت بازی از آرایش (۳-۳-۴) استفاده کرده و در دیگر بازیها با پنج سیستم مختلف در پنج مسابقه ظاهر شده است. (۱-۴-۱-۴، ۳-۴-۳، ۲-۵-۳، ۲-۳-۵ و ۲-۱-۴-۳)
در پنجره نقل و انتقالات ژانویه، آنسلمی بر خرید ۶ بازیکن تأکید داشت - کوین میر و لوئیس خیمنز در پست دروازه، کامیلو کاندیدو و گونزالو پیووی در دفاع چپ، لورنزو فاراولی در میانه زمین و گابریل فرناندز به عنوان مهاجم. این بازیکنان به ترتیب از اتلتیکو ناسیونال، نکاکسا، کلاب ناسیونال، راسینگ کلاب، دلوایه و پوماس به این تیم پیوستند. به غیر از دو دروازهبان، چهار بازیکن دیگر ۲۸ تا ۳۰ سال دارند و همین موضوع نشان میدهد آنسلمی به فاکتور تجربه برای کسب موفقیت آگاه است.
باوجود تغییرات متعدد در ترکیب، کروز آزول با توجه به شکل دفاعی و پرسینگ خود، از اصول مشابهی استفاده میکند که با نگاهی به مسابقات این فصل نمایان میشود. مثلاً زمانی که حریف در خط دفاع خود تصمیم به بازیسازی میگیرد، یکی از مهاجمان آماده میشود تا بازیکن صاحب توپ را پرس کند و سپس توپ به یک هافبک داده میشود تا حمله را سازماندهی کند. کروز آزول از یک خط دفاعی بالا استفاده میکند، دو بازیکن مسئولیت پرس را برعهده دارند و دو بازیکن عقب مینشینند تا در صورت ضدحمله، برتری عددی تشکیل دهند. یکی از مهاجمان نیز در جای خود باقی میماند.
زمانی که حریف در حمله نیز توپ را در اختیار دارد، تیم آنسلمی خط دفاعی ۵ نفره تشکیل میدهد، در حالی که دو هافبک نیز عقب میکشند. آنها جناح مقابل را باز میگذارند و با سوئیچ پرسرعتی، برتری در عمق خود را افزایش میدهند. با توجه به خط دفاعی سه نفره مورد استفاده تیم آنسلمی، بسته به اینکه دفاع تا چه اندازه میتواند توپ را پیش ببرد، این تیم میتواند با پخش کردن مدافعان میانی خود و بالا بردن مدافعان کناری، برتری عددی مورد نیاز را در خط میانی یا حمله ایجاد کند.
مفهوم بازیکنان دوندهی میانه میدان نیز به کروز آزول کمک کرده که بیشتر اوقات فضایی برای پاسهایی پیدا کند که در ابتدا غیرممکن به نظر میرسند. در کارهای بدون توپ نیز آنها یکی از قویترین تیمهای جهاناند. بنابراین، حملات کروز آزول بر اساس گسترش بازی، شروع با دفاع، دستیابی به برتری عددی در بخشهای کلیدی و سپس لمس توپهای پایانی بهطور دقیق است.
گفتوگوی خواندنی مجلهای آرژانتینی با آنسلمی:
«من هرگز رویای فوتبالیست شدن نداشتم. با وجود اینکه در فرو چند بازی انجام دادم اما فکر میکنم شرایط فوتبال بازی کردن را نداشتم. چند سال آنجا بازی کردم اما برای من، هدایت تیم چیزی است که از کودکی دوست داشتم. در دبستان و دبیرستان یک رهبر بودم. یادم میآید که در جام جهانی ۲۰۰۲ یا حتی قبل از آن و در ۱۵ سالگی به کسی گفتم که قرار است مربی فوتبال شوم. و او گفت که این غیرممکن است زیرا فوتبال بازی نکرده بودم و پاسخ دادم: "خواهید دید که مربی فوتبال خواهم شد." بنابراین، از کودکی رویایم کاملاً واضح بود.
مارسلو (بیلسا) همیشه مربیای بود که از او دفاع میکردم چون ما بیلسیستاها چنین هستیم و از او دفاع میکنیم. مهم نیست چه چیزی، اما باید از آن دفاع کرد، مثل یک دین است. یک نوجوان بودم که تیم ملی آرژانتین از جام جهانی حذف شد و به این خاطر در مدرسه با سایرین دعوا میکردم اما چرا؟ خب، چون هوادار نیوولز هستم و برای هواداران نیوولز، مارسلو همهچیز است. بعدها با تیمهای بیلسا و نیولز فهمیدم فوتبال چیست. چهار ساله بودم و تیم نیولز را از نزدیک میشناختم. این اولین چیزی بود که از ذهن یاد گرفته بودم و در مجلهای درباره او خواندم و به عکسها نگاه میکردم تا ببینم چه کسی در تیم درخشیده است.
حتی موتور سیکلتم را فروختم تا بتوانم به دیدن بیلسا در اسپانیا بروم اما آن موتورسیکلت مشکلات زیادی برایم به وجود آورد. مادرم مخالف خریدن موتور بود اما هنگام تردد با اتوبوس و خواندن در آن، سرگیجه میگرفتم. با اینکه از موتور میترسیدم اما خریدم. سپس برای سفر به اسپانیا آن را فروختم، بلیطها را قسطی گرفتم و رفتم. این فرصت را داشتم که به لزاما بروم تا یکی از تمرینات بیلسا را ببینم. در آن زمان در اتلتیک او درهای تمرین را به روی همه باز میکرد. بنابراین به تمرین رفتیم. تمرین را تماشا کردیم و سپس در حالی که بیلسا در فینال کوپا دلری ۲۰۱۲ بازی میکرد، تیم به مادرید رفت و ما هم به مادرید سفر کردیم. و یک روز قبل از آن، من در هتل منتظر او بودم، افراد زیادی آنجا حضور داشتند و او پیراهنی را برای من امضا کرد.
خیلیها میگفتند و الان هم میگویند که چون هرگز بازیکن نبودم نمیتوانم مربی خوبی باشم. برای من مربی بودن به این معناست: داشتن یک ایده، یک مدل بازی. یک روش آموزشی که همهچیز را دربرگیرد. به کاری که انجام میدهید ایمان داشته باشید و سپس آن را به تیمتان ارائه دهید و از آنها بخواهید تا آن را با تفاوتهایی که ممکن است در طول راه رخ دهد، انجام دهند. با برنامهریزی که شخص دارد، به نوبه خود موفق میشود. بنابراین همه اینها مستلزم داشتن ایدههای خوب، داشتن توانایی متقاعد کردن و داشتن انعطافپذیری برای درک این موضوع است و فراموش نکنید که باید زمینه را درک کنید و لحظه را درک کنید، و درک کنید که چه چیزی به هر فوتبالیست ضربه میزند و مشکلات را شناسایی کنید. همیشه وقتی یک برنامه بازی میچینم، به برنامهای که دوست دارم فکر نمیکنم، به کسانی که میخواهند آن را بازی کنند میاندیشم. وقتی به تیم فکر میکنم، در عین حال به فردی فکر میکنم که قرار است این کار را انجام دهد. خود را به جای طرف مقابل قرار میدهم تا سعی کنیم به بهترین نتیجه ممکن برسیم و در خدمت تیم باشد.
باید به این فکر کنم که بازیکنم چه احساسی خواهد داشت زیرا شما از او چیزی متفاوت میخواهید. همچنین باید به این فکر کنم که چگونه او را متقاعد و از او محافظت خواهم کرد. همه اینها، جدا از این که ایده میتواند بد باشد، باعث میشود که یک فوتبالیست متقاعد شود. این واقعیت که اندکی فوتبال بازی کرده بودم باعث میشد بیشتر ارتباط برقرار کنم زیرا با حضور در زمین بازیکن بودن را احساس کرده بودم. سوالات زیادی از خودم میپرسم که اگر فوتبالیست بودم از خودم نمیپرسیدم. اما ضرری ندارد، با سوالات به نتیجه میرسیم.»
تعریفات از موفقیت؟
«برای جامعه هواداران یا برای جهان، برنده شدن، موفقیت است. باید پیروز شوید تا بفهمید زیبایی برنده شدن دقیقاً همان چیزی است که تجربه میکردید و در آن زمان از آن لذت نمیبردید تا برنده شوید. وقتی برنده نشدم خوشحالتر بودم اما اکنون فکر میکنم همه چیز خیلی سریع اتفاق میافتد و به همین دلیل بردن را ترجیح دادم. هرگز برای برنده شدن تسلیم نمیشوم. هرگز، هر هزینهای که داشته باشد.»
از دست ندهید ????????????????????????
ژوزه مورایس: باافتخار مسلمان شدم و عضوی از یک خانواده ایرانیام آرنه اسلوت سرمربی جدید لیورپول لغو قانون رشد چگونه فوتبال ایتالیا را نابود میکند؟ بازیکن فرانسوی به دلیل عوارض واکسن کرونا از فایزر شکایت کرد!